اینکوترمز

اینکو ترمز (INCOTERMS) یک کلمه مرکب است که از ترکیب سه کلمه انگلیسی  (International Commercial Terms) تشکیل شده‌ که به معنی شرایط بازرگانی بین‌المللی می باشد و به صورت گسترده‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد. این اصطلاحات برای تفکیک هزینه‌ها و مسئولیت‌ها بین فروشنده و خریدار استفاده می‌شود.

اولین نسخه آن در سال 1936  توسط اتاق بازرگانی بین المللیInternational Chamber of Commerce  نوشته شده و از آن به بعد مرتب این اصطلاحات تکمیل و به روز شده است. هرچند برخی پیش بینی می‌کردند که نیازی به اصلاح اینکوترمز ۲۰۰۰ نیست و احتمال انتشار نسخه جدید نمی‌رفت، اما اتاق بازرگانی بین‌المللی در اواسط سپتامبر ۲۰۱۰ نسخه جدید و درواقع آخرین نسخه اینکوترمز را منتشر کرد.

اینکو‌ترمز به مسائل مرتبط با حمل کالا از فروشنده به خریدار پاسخ می‌دهد. مسائلی شامل حمل کالاها، ترخیص کالاها، ترخیص وارداتی و ترخیص صادراتی کالاها، اینکه چه کسی مسئول پرداخت می‌باشد و  ریسک جابجایی و انتقال کالا در مراحل مختلف حمل بر عهده چه کسی می‌باشد.

به طور کلی اینکوترمز به چهار گروه D-C-F-E با اصطلاحات وابسته به هر گروه تقسیم شده‌است.

گروه E – Ex Work

تحویل در محل کار فروشنده (کارخانه، انبار و غیره)

در این روش فروشنده، کالا را درکف محل تولید و یا انبار کالا به خریدار تحویل می‌دهد (بسته بندی توسط فروشنده انجام می شود) و کلیه هزینه‌ها، اعم از بارگیری، حمل ‌و ‌نقل، بیمه، گمرک و خسارت وارده به کالا به عهده خریدار است. بنابراین، این اصطلاح دارای حداقل تعهدات برای فروشنده می باشد و خریدار باید تمام هزینه ها و مخاطرات حمل کالا از محل فروشنده را تقبل نماید.

گروه F

تحویل کالا به خریدار بدون پرداخت کرایه حمل در مبدأ

این گروه شامل اصطلاحاتی است که به موجب آن فروشنده، کالا را در محلی که با خریدارتوافق کرده به وی یا متصدی حمل تحویل می‌دهد. روش‌های موجود در این گروه عبارت‌اند از:

FCA – Free Carrier

تحویل به حمل کننده در محل مقرر مورد توافق در کشور فروشنده

در این روش بارگیری و پرداخت کرایه حمل بین المللی از محل مورد توافق به بعد با خریدار است و فروشنده تا زمان رساندن کالا به محل مورد توافق و تحویل به شرکت حمل کننده مسئولیت دارد. به این معنی است که فروشنده کالا را ترخیص شده جهت صادرات، در محل نامبرده شده به حمل کننده ای که توسط خریدار تعیین شده تحویل می نماید. باید توجه شود که محل انتخاب شده جهت تحویل در مسئولیت های بارگیری و تخلیه کالا (در آن محل) تاثیر دارد. اگر تحویل در محل (ساختمان) فروشنده  انجام شود، فروشنده مسئول بارگیری است ولی اگر تحویل در محل دیگری انجام شود، فروشنده مسئول تخلیه نمی باشد.

FAS – Free Alongside Ship

تحویل در کنار شناور در مبدا

هزینه حمل بین المللی و بیمه با خریدار است. تحویل درکنار کشتی به این معنی است که تحویل کالا توسط فروشنده، زمانی انجام می شود   که کالا در کنار کشتی در بندر بارگیری نامبرده قرار می گیرد. یعنی فروشنده مجبور است که همه هزینه ها و مسئولیت های مفقود شدن یا خسارت دیدن کالا را تا لحظه تحویل متقبل شود و محل خاتمه ریسک فروشنده کنار کشتی در بندر(اسکله) است.

 اصطلاح  تحویل در کنار کشتی فروشنده را ملزم به ترخیص کالا جهت صادرات می نماید.

این اصطلاح را می توان فقط برای حمل دریایی یا حمل از طریق آبراه داخلی به کار برد.

FOB – Free on Board

تحویل روی شناور

هزینه حمل بین المللی با خریدار است. وقتی فروشنده کالا را از روی نرده کشتی عبور داد و در محلی که برای استقرار کالا پیش بینی شده است قرارداد ریسک خود را خاتمه داده‌است. یعنی فروشنده مجبور است که همه هزینه ها و مسئولیت های مفقود شدن یا خسارت دیدن کالا را تا آن نقطه متقبل شود. اصطلاح FOB فروشنده را ملزم به ترخیص کالا جهت صادرات می نماید. این اصطلاح را می توان فقط برای حمل دریایی یا حمل از طریق آبراه داخلی به کار برد.

گروه C

تحویل کالا در مبدأ به خریدار با پرداخت کرایه حمل

این گروه شامل اصطلاحاتی است که به موجب آن فروشنده باید مخارج کرایه حمل را تا مقصد پرداخت نماید، ولی خطر فقدان یا خسارت و هزینه‌های اضافی بر عهده خریدار است. در این روش نوعی تقسیم مسئولیت بین خریدار و فروشنده اعمال شده‌است.

CFR – Cost and Freight 

هزینه و کرایه حمل تا بندر مقصد

هزینه و کرایه حمل به این معنی است که فروشنده باید هزینه ها و کرایه حمل لازم جهت آوردن کالا به بندر مقصد نامبرده را بپردازد اما مسئولیت فروشنده تا زمان قرار گرفتن کالا در شناور می باشد یعنی همانند FOB. دراصطلاح CFR فروشنده ملزم به ترخیص کالا جهت صادرات است.

این اصطلاح را می توان فقط برای حمل دریایی یا حمل از طریق آبراه داخلی به کار برد.

CIF – Cost, Insurance & Freight

هزینه، بیمه و کرایه حمل تا بندر مقصد

 هزینه، بیمه و کرایه حمل به این معنی است که فروشنده باید هزینه ها و کرایه حمل لازم جهت آوردن کالا به بندر مقصد نامبرده را بپردازد، اما مسئولیت مفقود شدن یا خسارت دیدن کالا، همچنین هر هزینه اضافی به علت وقایع حادث پس از زمان تحویل (قرار گرفتن کالا در شناور) از فروشنده به خریدار انتقال می یابد.
به هر حال، در اصطلاح CIF فروشنده همچنین می باید بیمه نامه دریایی تهیه و خریدار را در مقابل خطرات مفقود شدن یا صدمه دیدن کالا در حین حمل بیمه نماید.
در نتیجه فروشنده قرارداد بیمه را منعقد و حق بیمه را می پردازد. خریدار باید توجه داشته باشد که در اصطلاح CIF فروشنده فقط ملزم به تهیه حداقل پوشش بیمه می باشد. اگر خریدار بخواهد که از حمایت پوشش بیمه بیشتری برخوردار باشد، یا باید صراحتا با فروشنده تا حد لازم (پوشش بیمه) به توافق برسد یا خود مبادرت به فراهم آوردن بیمه اضافی نماید.

این اصطلاح فروشنده را ملزم به ترخیص کالا جهت صادرات می نماید و صرفاً می توان آنرا برای حمل دریایی یا حمل از طریق آبراه داخلی به کار برد.

CPT – Carriage paid to

کرایه حمل پرداخت شده تا …

به این معنی است که فروشنده کالا را به حمل کننده ای که خود او را تعیین نموده، تحویل می نماید، ولی فروشنده می باید علاوه بر این هزینه حمل لازم جهت ارسال کالا به مقصد نامبرده را بپردازد. یعنی اینکه خریدار همه مسئولیت ها و هر هزینه دیگری که پس از تحویل کالا (به شرح فوق) حادث شود را تقبل می نماید.
اگر بعدا حمل کنندگانی جهت حمل(کالا) به مقصد مورد توافق به کار گرفته شوند، مسئولیت فروشنده زمانی که کالا به اولین حمل کننده تحویل داده شد، (به خریدار) انتقال می یابد.
اصطلاح CPT فروشنده را ملزم به ترخیص کالا جهت صادرات می نماید.

بهترین قاعده جهت خرید هوایی می باشد.

CIP –Carriage, Insurance paid to 

کرایه حمل و بیمه پرداخت شده تا …

به این معنی است که فروشنده کالا را به حمل کننده ای که خود او تعیین نموده، تحویل می نماید، ولی فروشنده می باید علاوه بر این، هزینه حمل لازم جهت ارسال کالا به مقصد نامبرده را بپردازد. یعنی اینکه خریدار همه مسئولیت ها و هر هزینه دیگری که پس از تحویل کالا(به شرح فوق) حادث شود را تقبل می نماید. با وجود این در اصطلاح CIP فروشنده همچنین می باید بیمه نامه ای تهیه و خریدار را در مقابل  خطرات مفقود شدن یا صدمه دیدن کالا در حین حمل بیمه نماید.

در نتیجه فروشنده قرارداد بیمه را منعقد و حق بیمه را می پردازد.

خریدار باید توجه داشته باشد که در اصطلاح CIP فروشنده فقط ملزم به تهیه حداقل پوشش بیمه می باشد. اگر خریدار بخواهد که از حمایت پوشش بیمه بیشتری برخودار باشد، یا می باید صراحتا با فروشنده تا حد لازم (پوشش بیمه) به توافق برسد یا خود مبادرت به فراهم نمودن بیمه اضافی نماید.

اصطلاح CIP فروشنده را ملزم به ترخیص کالا جهت صادرات می نماید.

گروه  D

اصطلاحاتی است که به موجب آن فروشنده مسئول رساندن کالا به نقطه یا محل مورد توافق در مقصد است و فروشنده کلیه خطرات و هزینه‌ها را بر عهده می‌گیرد

DAT -Delivered at Terminal

تحویل در پایانه مقرر

 به این معنی می باشد که فروشنده تا زمان رساندن کالا به پایانه مقرر در مقصد مسئولیت دارد.

 در این قاعده تخلیه در پایانه مقرر (تا کف انبار) به عهده فروشنده است.

ترخیص وارداتی با خریدار است.

DAP –  Delivered at Place

تحویل در محل مقرر مورد توافق

تخلیه در این قاعده در پایانه مقرر به عهده خریدار است.

ترخیص وارداتی با خریدار است.

DDP – Delivered duty paid

تحویل بعد از ترخیص گمرکی واردات

به این معنی است که فروشنده کالا، ترخیص واردات را در مقصد متقبل شده و کالا را در محل مقصد به خریدار تحویل می دهد. فروشنده می باید هزینه ها و مسئولیت های مربوط به ارسال کالا تا مقصد، از جمله هزینه های هرگونه حقوق و عوارض قابل اعمال (که این اصطلاح مشمول مسئولیت آن می شد و مخاطرات مربوط به تشریفات گمرکی و پرداخت تشریفات گمرکی، عوارض گمرکی، مالیت ها و هزینه های دیگر) جهت واردات(کالا) به کشور مقصد را تقبل نماید.

در حالی که اصطلاح EXW دلالت بر حداقل تعهدات برای فروشنده دارد، اصطلاح DDP دلالت بر حداکثر تعهدات برای فروشنده دارد.